جهان کوانتومی نوین – انجمن اختر شناسی شیراز

جهان کوانتومی نوین

جهان کوانتومی نوین

آروین صداقت‌کیش

 

در سده‌ی گذشته دانش فیزیک ابتدا دیدگاه و سپس زندگی مردمان را از بنیاد دگرگون کرد. این تغییر اساسی در بعد بی‌نهایت بزرگ‌ها و بی‌نهایت کوچک‌ها که یکی را «نسبیت» و دیگری را «فیزیک کوانتومی» خوانده‌اند، روی‌داد. دوست‌داران نجوم با سرگذشت نسبیت تا حدودی آشنا هستند. اما آن شاخه‌ی دیگر کمتر شناخته شده و از همین رو بیشتر دشوارنما و رازآمیز است. هر دو این نویابی‌ها در دوره‌ای تقریبا نزدیک به هم اتفاق افتادند اما به دلایل عمده دانش عمومی مربوط به هر دو هم‌زمان ظاهر نشد. در این میان شاید نسبیت به دلیل شهرت همه‌جاگیرِ آورنده‌اش (انیشتین) و نیز برخی مثال‌های شهودی که دارد، زودتر از آن شاخه‌ی دیگر همگانی شد.

کتاب «جهان کوانتومی نوین» یکی از نمونه‌های تلاش برای نوشتن کتابی در زمینه‌ی این دانش (تقریبا در آستانه‌ی ۱۰۰ سالگی‌اش) برای همگان است. چنان‌که نویسندگان‌اش می‌گویند: «تمدن از ما می‌خواهد که جوانان را به فراگیری علم برانگیزیم. پیام گیران اصلی این نوشتار آنانند. اما امیدواریم که کتاب ما و کاربست گسترده نمودارها و عکس‌های رنگی و زندگی‌نامه‌های دانشمندان بزرگ برای خواننده‌ی فرهیخته نیز گیرا و سرگرم کننده از آب درآید.» (ص ۱۴) پس کتاب بیشتر برای جوانان نگاشته شده و گوشه‌ی چشمی هم به خوانندگان فرهیخته داشته است. معنای هر دو این گروه‌های مرجع را باید در حوزه‌ی فرهنگی محلی که کتاب در آن شکل گرفته دید. با کمی سخت‌گیری کمتر می‌توان فرض کرد گرایش‌های جوان و خواننده‌ی فرهیخته در ایران و بریتانیا یکی است (یا اگر نیست بهتر است بشود). همین برگردان چنین کتابی را به فارسی لازم می‌کند.

«محمدرضا محجوب» مترجمی که پیش‌تر کتاب‌های مردم‌پسند «هاوکینگ» را نیز به فارسی برگردانده، برگردان این کتلاب را هم انجام داده است. البته این ترجمه با کارهای قبلی وی تا حدودی تفاوت دارد. در «پیش‌گفتار مترجم» اشاره‌ای ظریف به این موضوع شده؛ «از آنجا که این کتاب به جستارهایی کمابیش نوین می‌پردازد خواننده اینجا و آنجا با واژگان تازه یا ناآشنایی روبرو می‌شود. از اینرو مترجم در چهارچوب توان و بضاعت خود کوشیده است از معتبرترین فرهنگ‌ها و واژه‌نامه‌ها برای جایگزین ساختن آنان با معادل‌های فارسی سود جوید.» (ص ۹)

تلاش برای فارسی کردن واژگان علمی و نثر ویژه، قلب ترجمه‌ی این کتاب و اولین (شاید مهم‌ترین) تفاوت‌اش با بیشتر کتاب‌های همگانی دانش است. برگردان چنین کتابی به نثری فخیم و تا حدودی دشوار، شمشیر دو لبه است و خواننده‌ی آگاه را به این اندیشه وامی‌دارد که: «آیا چنین برگردانی از نفسِ همگانی‌سازی دانش به دور نیست؟» از سوی دیگر دغدغه‌ی زبان شیرین پارسی نیز یک لحظه گریبان را رها نمی‌کند و این پرسش را به میان می‌کشد: «اگر جوانان  دوست‌دار دانش (که نیمی از گروه مرجع مورد نظر مترجم و نویسندگان را تشکیل می‌دهند) در نوشته‌هایی مانند این با تونایی‌های زبان مادری خویش آ‌شنا نشوند؛ کجا خواهند شد؟» به نظر می‌رسد بر سر این دو راهی انتخاب با خوانندگان باشد چرا که هر دو دیدگاه را می‌توان درست پنداشت. شناخت از دانش‌دوستان جوان ایرانی به حدی نیست که بتوان در این مورد اظهار نظر قطعی کرد. پس در این بی‌اطلاعی بهتر است بخت آشنایی با زبان از دست نرود. این تصمیمی است که مترجم نیز مجبور به گرفتن آن بوده؛ نتیجه می‌گوید: این کشمکش فرخنده به نفع زبان به پایان رسیده است!

در کتاب خواننده با بسیاری واژه‌های ناآشنا (دست‌کم برای خواننده‌ی دانش‌دوست میانه حال در ایران) مواجه می‌شود. نکته‌ی جالب توجه شاید روبرو شدن با واژگانی که به گفته‌ی مترجم مربوط به «جستارهای کمابیش نوین»است،  نباشد؛ بلکه رویارو شدن با واژه‌هایی است از جستارهایی کهنه (و حتا با واژگان جا افتاده) که نوسازی شده‌ است. برای مثال: «هَم‌بَهر: متناسب» (ص ۵۵)، «چندا: کمیت» (ص ۵۴)، «سویگان: بُعد» (ص ۶۹)، «هَمنِگَر: متناظر» (ص ۴۳)، «همچندی: معادله» (ص ۷۸)، «آخشیج: عنصر» (ص ۹۸)، «میغ‌واره: سحابی» (ص ۱۱۹)، «فرامد: حاصل‌ضرب» (ص ۱۲۱)، «کان‌کَن: معدنچی» (ص ۱۷۲)، «بُنداد: قانون؟» (ص ۳۰۶)، «اخترِگردان: سیاره» (ص ۳۴۰) یا «سه‌گوشگان: مثلث‌ها» (ص ۵۰۶) از جمله‌ی این واژه‌ها است. بیشتر این برگردان‌واژه‌ها در واژه‌نامه‌ها آمده اما پس از ساخته شدن در بسیار شوراهای واژه‌گزینی سال‌های دور و نزدیک یا یکی دو بار استفاده (توسط سازنده‌) به دست فراموشی سپرده شده؛ یا برخی دیگر چنان قدیمی‌اند که برای معرفی دوباره‌شان مترجم شاهد آورده است، آن هم برای مثال از ابوشکور بلخی (ص ۱۸۵ برای معرفی آخشیج) یا فرخی (ص ۱۹۷ برای معرفی «همالی: قرینگی»). این دسته واژه‌ها بیشتر برای جای‌گزینی کلمات رایج با ریشه‌ی عربی به کار رفته است. با وجود این همه وسواس و باریک‌بینی در برگرداندن واژه‌ها، برخی از کلمات به همان شکل اصلی آمده که باعث تعجب است. برای مثال: «کلکولس» (ص ۸۵) که این روزها برگردان آشنای «حسابان» دارد، یا «باندهای انرژی…».

آن کلمه‌هایی که جای‌گزین واژه‌های انگلیسی شده‌ جالب‌تر است، چرا که کلمات مرتبط با آن‌ها چندان در ذهن‌ها جا نیافتاده (البته به غیر از متخصصان که همیشه برای‌شان استفاده از واژگان زبان اصلی گویاتر است!) و بخت پذیراندن آن‌ها به عنوان معادل‌های مرسوم وجود دارد. از این دسته می توان مثال زد: «برداشت بَس جهانی» (ص ۲۸۸) معنا و معادل زبان انگلیسی این‌ها در پایان کتاب آمده است.

این پیروزی در ترجمان واژگان به زبان فارسی وقتی که در ترکیب می‌آید گاه به تیرگی می‌گراید، چرا که اغلب برگرداندن تک واژه ساده‌تر است تا یک ترکیب یا استفاده از گروهی از واژگان برگردانده شده. برای مثال: «واژه‌های معمولی تواناییِ پیش نهادنِ شناسه و تعریفی ناچندپهلو و خشنودگر از برهم‌نهش کوانتومی را ندارند.» (ص ۲۷۰) یا «ترادیسیِ کوارک‌ها بر پایه‌ی نمایشِ بنیادینِ گروه‌های یکانی ویژه (۳) SU، انجام می‌شود.» (ص ۴۳۲). جمله‌ی دوم هر چند در متن چنین توصیف شده: «به زبان ملانقطی‌ها»، اما چنان دشوار است که دور به نظر می‌رسد بتوان بدون استفاده از متن زبان اصلی یا صورت‌بندی ریاضی به معنی آن راه یافت. شگفتا که زبان انگلیسی و صورت‌بندی ریاضی باید به یاری متن فارسی بیاید تا خواننده‌ی فارسی زبان، آن‌را درک کند.

گذشته از ترجمه، خود کتاب ویژگی‌هایی دارد که باید به آن‌ها اشاره کرد. هر یک از فصل‌های کتاب و همچنین پاره‌ای که «سرسخن» نامیده شده، با سخنی از «ریچارد فاینمن» شروع می‌شود. «پس گفتار» نیز چنین است. دانشمندی که به راستی باید شاعرِ فیزیکِ کوانتومی‌اش نامید. به خلاف کتاب اصلی روی جلد هم با تصویر وی زینت یافته، برای مردمی که هنر اصلی‌شان شاعری است شگفت نیست که کتاب فیزیک کوانتومی را نیز با تصویر شاعرترین بازیگرش بیآرایند (مقایسه‌ با جلد اصلی که در پشت کتاب آمده، بسیار گویا است).

سرگذشت جذاب و خواندنی برآمدن این شاخه‌ی نو از دانش در آغاز سده‌ی پیش همراه با انبوهی از جایزه‌های نوبل و برندگان‌اش و برخی بازندگان (آن‌ها که هرگز نوبل نگرفتند) و کرشمه‌های تاریخ علم؛ مقاله‌هایی که هرگز چاپ نشد در حالی که ثابت شد درست بوده، به عکس شجاعت دانشمندان در پذیرش و انتشار آثار دانش‌جویانی که هنوز معلوم نبود کارشان راست می‌آید یا خیر، نبرد فکری دانشمندان موافق و مخالف دشواری‌های فیزیک نظری، برگ‌های تاریک تاریخ در استفاده از دانش برای انبوه‌کُشی بشر و ….

ضمن این که کتاب این ساختار روایی را دارد همه جا اصل بر توضیح دقیق پدیده‌های علمی با زبان تا حد ممکن ساده یا با استفاده از کمی ریاضیات بوده است. نمونه‌ی خوب از این موضوع در فصل ۱ «موج‌ها در برابر ذرات» دیده می‌شود. در این بخش به دقت آزمایش شکاف دوتایی یانگ توضیح داده شده و با ریاضیات ساده تبیین شده است. نمونه‌ی درخشان دیگر از این نوع ارائه‌ی مطلب را در (ص ۶۹) ذیل عنوان فراکتال‌ها مشاهده می‌شود کنجکاوی ریاضی آن‌جا که نویسندگان با استفاده از معیار اندازه‌گیری طول و بزرگ‌نمایی، مفهوم بعد را در ارتباط با فراکتال‌ها توضیح می‌دهند می‌توان به خوبی دید.

برای دوست‌داران نجوم تنها فصل ۱۰ «مرگ ستاره» سر راست و مستقیم اشاراتی دارد. بقیه‌ی فصل‌ها حاوی موضوعاتی دورتر است،  هر چند اگر این گروه به یاد آورند که پاره‌ی بزرگی از مسائل جهان آغازین بی‌یاری دانستن فیزیک کوانتومی قابل درک نیست، خواندن بخش‌هایی که کمتر مربوط به نظر می‌رسد ساده‌تر می‌شود. فیزیک کوانتومی و دانش ریزذرات در چندین جا در اخترشناسی و تقریبا در همه‌ جای کیهان‌شناسی مورد نیاز است؛ از جمله توصیف شرایط اولیه‌ی عالم در کیهان‌شناسی مدل مه‌بانگ، چگونگی تولید انرژی در ستارگان، زندگانی و مرگ‌شان، توضیح دلیل تولید تابش‌های گونه‌گون در سحابی و کهکشان‌ها.

گذشته از همه‌ی این‌ها کتاب حاوی فصل‌هایی درباره‌ی استفاده‌ی فن‌آورانه از این شاخه‌ی دانش است. تاییدیه‌ای برای آن‌چه روی جلد و پس از عنوان اصلی نوید داده شده: «مهندسی کوانتومی به زودی از راه می‌رسد.» برخی از این‌ها به بار نشسته و بَر داده است و برخی دیگر چون «رایانه‌های کوانتومی و …» هنوز در دست فرآوری است. در کتاب پیش‌بینی شده که سده‌ی حاضر (۲۱) زمان چیرگی این شاخه‌ی فیزیک باشد. نوشته‌هایی درباره‌‌ی فن‌آوری نانو، ابررسانایی، رایانه‌ها در فصل‌های ۶، ۷ و ۹ و کمی هم درباره‌ی فن‌آوری شوم جنگ‌افزار هسته‌ای در فصل ۵ در کتاب به چشم می‌خورد که می‌توان آن‌ها را اشاره‌ به استفاده‌ی فن‌آورانه از این شاخه‌ی دانش دانست. و بیش از این، تا چه در راه باشد.

فصل آخر این کتاب به بررسی بعضی از افسانه‌های علمی (فیلم و کتاب) پرداخته است. نویسندگان به درستی این نظر را مطرح کرده‌اند که داستان‌های علمی می‌تواند نقشی در علاقه‌مند ساختن جوانان به فراگیری دانش داشته باشد. نمونه‌های زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد آن‌چه به تخیل نویسندگان این‌گونه داستان‌ها درمی‌آید، بعدها صورت می‌پذیرد و دانشمندان یا مهندسان آن را به جهان واقع می‌آورند. یادآوری این نکته که به همان اندازه هم نمونه‌هایی وجود دارد که به حقیقت نپیوسته، چندان از ارزش محرک این افسانه‌ها بر ذهن دوست‌داران نمی‌کاهد.

کتاب «جهان کوانتومی نوین» نوشتاری است که حاوی ارزش‌هایی در زمینه‌ی ادبیات فارسی و همچنین آموزش همگانی دانش است. شاید این اثر بتواند خوانندگان را بیشتر درباره‌ی زبان‌شان به اندیشه وادارد. به ویژه جوان‌ترها که در این سال‌ها خطر قهر کردن‌شان با زبان فارسی هست. شاید از این دیدگاه بتوان کتاب را دارای دو کارکرد دانست؛ آشنایی عمیق‌تر با زبان فارسی و شناخت فیزیک کوانتومی! دست کم مطالعه‌ی این متن به انباره‌ی واژگان خواننده، چند واژه که از پیش نمی‌شناخته یا فراموش کرده، می‌افزاید.

 

آروین صداقت‌کیش

print

انجمن اخترشناسی شیراز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

0
0 item
سبد خرید
Empty Cart